دل اروم

  • ۰
  • ۰

یکی انگار داره دل رو به یه جای غریبی می کشونه …
اون که با چادر خاکیش گناهای همه رو می پوشونه …
انگاری دست خودم نیست …
انگار داره دلم باز بهونه …
چشم گریون ٬ مثل بارون ٬ می چکن اشک های من دونه دونه …
تا می خوام پا بذارم رو عهدی که بسته دلم توی حرم ….
یکی دستاشو می ذاره دوباره مثل قدیما رو سرم …
نمی ذاره که دوباره من بمونم و دل در به درم …
عمری این در و اون در زد این دل …
به هم جا سر زد این دل …
اما نشد …
هرچی که بدی بود دیدم مادر …
خوشی بود چشیدم مادر …
در وا نشد …

  • ۹۶/۱۱/۱۴
  • مهدی یار

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی